متن ختم سوره انعام همراه با معنی
سوره انعام یکی از سورههای مهم قرآن است که تأثیر زیادی در تقویت ایمان و آرامش دارد. متن سوره انعام سرشار از مفاهیم عمیق الهی است و خواندن آن به انسان حس نزدیکی بهخدا میبخشد. ختم سوره انعام نیز از قدیم بهعنوان راهی برای برآورده شدن حاجات و رفع مشکلات توصیه شده است.
سوره انعام چیست؟
سوره انعام ششمین سوره قرآن کریم است که در مکه نازل شده است و 165 آیه دارد. این سوره درباره موضوعات مهمی مثل توحید، معاد، نبوت و پاسخ به باورهای نادرست مشرکان صحبت میکند. در متن آن، نشانههای قدرت و بزرگی خداوند در خلقت آسمانها و زمین و موجودات زنده ذکر شده است.
سوره انعام بهدلیل محتوای خاصش، جایگاه ویژهای دارد؛ همچنین تأکید زیادی بر یگانگی خداوند و وظایف انسان در برابر او دارد. در این سوره بهمباحثی مثل هدایت و گمراهی و زندهشدن در روز قیامت اشاره میکند.
فضیلت سوره انعام
سوره انعام از سورههای مکی قرآن کریم و ششمین سوره در ترتیب مصحف است که اهمیت و فضیلت ویژهای دارد. این سوره به موضوعات توحید، نبوت، معاد، پاسخ به شبهات مشرکان میپردازد. در روایات، سوره انعام با برکت و تاثیرات معنوی خاصی ذکر شده است.
یکی از فضایل مشهور این سوره، نزول آن به همراه هفتاد هزار فرشته است که آن را همراهی میکردند. امام صادق (ع) فرمودهاند: «هر کس سوره انعام را با ایمان و تدبر بخواند، در روز قیامت مورد رحمت الهی قرار میگیرد و بهشتی جاودان نصیب او خواهد شد.» همچنین خواندن این سوره برای دفع بلا، حفظ از آسیبها و درخواست برکت توصیه شده است.
ختم سوره انعام نیز برای برآوردهشدن حاجات و کسب آرامش قلبی مؤثر است. در برخی منابع آمده است که خواندن سوره انعام باعث جلب روزی و برطرفشدن نگرانیها میشود.
سوره انعام چه خاصیتی دارد؟
سوره انعام خاصیتهای معنوی و آثار فراوانی دارد که در روایات به آنها اشاره شده است. از جمله خواص این سوره، دفع بلاها، حفظ از آسیبها و افزایش برکت در زندگی است. گفتهشده که خواندن این سوره برای رفع نگرانی و استرس بسیار مؤثر است و موجب آرامش قلب میشود.
یکی از ویژگیهای مهم سوره انعام این است که برای محافظت در برابر چشمزخم و دشمنان توصیه شده است. همچنین، در روایات آمده است که اگر کسی با نیت خالص این سوره را بخواند؛ در روز قیامت تحت لطف و رحمت الهی قرار میگیرد و حاجات او برآورده میشود.
ثواب سوره انعام
ثواب خواندن سوره انعام بسیار بزرگ است و در روایات اسلامی تأکید زیادی بر فضیلت و پاداش آن شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «هر کس سوره انعام را بخواند، هفتاد هزار فرشته تا روز قیامت برای او استغفار میکنند.» این نشان از اهمیت و ارزش بالای تلاوت این سوره دارد.
امام صادق (ع) نیز فرمودهاند: “هر کس این سوره را با ایمان و توجه بخواند، خداوند او را از ترسها و نگرانیها در امان نگه میدارد و به او امنیت و آرامش عطا میکند.” همچنین، گفته شده است که خواندن سوره انعام موجب جلب رحمت الهی و نورانیشدن دل میشود و در روز قیامت باعث شفاعت و بخشش خواهد شد.
دانلود سوره انعام کامل صوتی
سوره انعام برای حافظه
خواندن سوره انعام برای تقویت حافظه و افزایش تمرکز مؤثر دانسته شده است. در آموزههای اسلامی آمده است که تلاوت این سوره، همراه با نیت خالص و توجه قلبی، میتواند ذهن را تقویت کرده و از فراموشی جلوگیری کند.
اثر معنوی این سوره بهدلیل برکت و نورانیت آیات آن است که ذهن و روح را روشن میکند و موجب بهبود تواناییهای ذهنی میشود.
ختم سوره انعام حاجت
ختم سوره انعام برای برآوردهشدن حاجات یکی از روشهای معنوی و پر برکت است که در متون دینی توصیه شده است. برای انجام این ختم، بهتر است با نیت خالص و قلبی آرام، سوره انعام را در یک یا چند شب بخوانید. پس از هر بار تلاوت، حاجت خود را با اخلاص از خداوند بخواهید.
پیشنهاد میشود قبل از شروع، وضو بگیرید و در مکانی آرام و بدون مزاحمت، با تمرکز و حضور قلب بهخواندن این سوره بپردازید. تلاوت سوره انعام با نیت حاجت میتواند آرامش و برکت زیادی بهزندگی شما بیاورد و درهای رحمت الهی را به رویتان بگشاید.
آداب ختم سوره انعام
برای ختم سوره انعام آداب خاصی توصیه شده که رعایت آنها میتواند تأثیر معنوی این ختم را بیشتر کند. این آداب عبارتاند از:
1. وضو داشتن: پیش از شروع ختم، وضو بگیرید تا با طهارت کامل سوره را تلاوت کنید.
2. نیت خالص: با نیتی پاک و خالص برای برآوردهشدن حاجت خود این ختم را آغاز کنید.
3. محل آرام: در مکانی آرام و بدون سروصدا بنشینید تا تمرکز شما هنگام تلاوت حفظ شود.
4. شروع با بسمالله: تلاوت را با گفتن «بسمالله الرحمن الرحیم» آغاز کنید و در طول خواندن، بهمعنای آیات توجه داشته باشید.
5. توسل و دعا: پس از پایان تلاوت، با توسل به خداوند و اهل بیت (ع)، حاجت خود را طلب کنید و از اعماق قلب دعا کنید.
6. پرهیز از گناه: در مدت ختم و پس از آن، از گناهان و اعمال ناپسند دوری کنید تا برکات این ختم در زندگیتان باقی بماند.
رعایت این آداب میتواند برکت و اثر ختم سوره انعام را بیشتر و ارتباط معنوی شما با خداوند را تقویت کند.
آثار و برکات سوره انعام
طلب آمرزش ملائک
عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ من الانعام ثلاث آیات من اولها الی قوله «ما یکسبون» و کل الله تعالی علیه اربعین الف ملک، یکتبون له مثل ثواب عبادتهم الی یوم القیامة، و ینزل علیه من السماء السابعة ملکاً معه عمود من حدید، یکون موکلا علیه حتی اذا اراد الشیطان ان یوسویه او یلقی فی قلبه شیئا یضربه بهذا العمود ضربة تطرده عنه حتی یکون بینه و بین الشیطان سبعون حجاباً و یقول الله تعالی له یوم القیامة: عبدی اذهب الی ظلی و کل من جنتی و اشرب من الکوثر و اغتسل من السلسبیل فانک عبدی و انا ربک.
مستدرک الوسائل ج4 ص297
جابر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند: هر کس سه آیه نخست سوره انعام را تا «ما یکسبون» قرائت نماید خداوند 40 هزار فرشته را می گمارد؛ تا مانند ثواب عبادت خود تا روز قیامت را برای او بنگارند و فرشته ای را از آسمان هفتم بر می انگیزد تا مانع وسوسه شیطان در قلب او شود و میان او و شیطان حجاب ایجاد می کند و خداوند در روز قیامت می فرماید: به زیر سایه من باش و از نعمت های بهشتی بخور و از حوض کوثر بنوش و در سلسبیل غسل کن. زیرا تو بنده من و من خدای تو هستم.
جهت آمرزش گناهان
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر کس با ایمان، سوره مبارکه انعام را با اخلاص کامل و باتوجهبه معانی آیات بخواند و تا سوره انعام تمام نشده سخن نگوید خداوند متعال همه گناهان گذشته او را بیامرزد.
خواص آیات قران کریم، ص52
روزیشدن خیر کثیر
روی عن الصادق علیه السلام انّه قال: من کتبها بمسک و زعفران و شربها ستة ایام متوالیه یرزق خیراً کثیراً و لم تصبه سوداء و عوفی من الا رجاع و الالم باذن الله تعالی.
متن و ترجمه تفسیر البرهان ج5 ص3
هر کس سوره انعام را با مشک و زعفران نوشته و بشوید و شش روز متوالی از آب آن بیاشامد خیر بسیاری روزی او می شود و هیچ بدی به او نرسد و از هر درد و مرضی به اذن خدای تعالی معاف می شود.
4) بهبود بیماری
امام باقر علیه السلام فرموده است: «هرگاه به بیماری ای دچار شدی و از آن می ترسی که به تو زیان برساند، سوره انعام را قرائت کن، زیرا با قرائت این سوره آنچه از این بیماری بیم داری به تو نخواهد رسید.»
قران درمانی روحی و جسمی به نقل از مکارم الاخلاق،ص363
5) تسکین خشم و غضب
« و له ما سَکَنَ فی الیلِ وَ النهار وَ هو السمیعُ العلیم» [آیه 3]
خواندن این آیه جهت تسکین غضب و خشم و اضطراب بسیار نافع است و چون از خود یا دیگری این صفات مشاهده کند این آیه را بسیار بخواند خشم و غضب زایل گردد. ان شاءالله تعالی.
خواص آیات قران کریم، ص54
6) درمان غم و اندوه
وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ ﴿۱۷﴾ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾
هر گاه کسی این دو آیه را در وقت خواب، 7بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند، چون بیدار شود غم و اندوه او زایل شود.
خواص آیات قران کریم، ص54
7) نجات از گرفتاری
قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۳﴾ قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾
در خبر است: هر کس با ایمان، گرفتار شود چون دو آیه فوق را با نیّت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند حق تعالی از آن گرفتاری او را خلاص کند.
خواص آیات قران کریم، ص56
8) زیادشدن آب چاه
وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۹۹﴾
اگر کسی با ایمان این آیه را بر کاغذی بنویسد در روز جمعه ، سپس آن را در چاهی اندازد که منبع آب باشد برکت و زیادتی در آب ان چاه پیدا شود و هر درخت که از آب آن بخورد میوه بسیار بار آورد و خوش طعم باشد و از همه آفات و بلایا محفوظ باشد.
خواص آیات قران کریم، ص58
9) جهت زیادشدن محصول
وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۱۴۱﴾
هر کس با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن، نقش کند برچوب، و در بالای بستان بیاویزد میوه های آن باغ، همه خوب و بسیار شود.
خواص آیات قران کریم، ص60
10) جهت مطیع شدن زن سرکش
وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۱۴۲﴾
هر کس با ایمان این آیه را بر نان با نیت خالص و توجه به معنی آن بنویسد و به خورد زن دهد آن زن مطیع شود اگرچه سرکش و نافرمان باشد.
ختم سوره انعام کامل
با خواندن سوره انعام، آرامش و برکت را بهزندگی خود بیاورید. متن کامل و خواص این سوره را اینجا بیابید و تاثیرات معنوی آن را تجربه کنید.
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنايى را پديد آورد با اين همه كسانى كه كفر ورزيده اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مى كنند (۱)
اوست كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و اجل حتمى نزد اوست با اين همه [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مى كنيد (۲)
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى داند و آنچه را به دست مى آوريد [نيز] مى داند (۳)
و هيچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان بهسويشان نمى آمد مگر آنكه از آن روى بر مى تافتند (۴)
آنان حق را هنگامى كه بهسويشان آمد تكذيب كردند پس بهزودى [حقيقت] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مى گرفتند به آنان خواهد رسيد (۵)
آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و [بارانهاى] آسمان را پىدرپى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم (۶)
و اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل میکرديم و آنان آن را با دستهاى خود لمس میکردند قطعا كافران مى گفتند اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست (۷)
و اگر او را فرشته اى قرار مى داديم حتما وى را [به صورت] مردى در مى آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى ساختيم (۹)
و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند میکردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد (۱۰)
بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است (۱۱)
بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست گرد خواهد آورد خودباختگان كسانى اند كه ايمان نمى آورند (۱۲)
و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواى داناست (۱۳)
بگو آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى دهد و خوراك داده نمى شود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش (۱۴)
بگو اگر بهپروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى ترسم (۱۵)
آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار (۱۶)
و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست (۱۷)
و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست حكيم آگاه (۱۸)
بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا بهوسيله آن شما و هركس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مى دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى دهيد بيزارم (۱۹)
كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده ايم همان گونه كه پسران خود را مى شناسد او [=پيامبر] را مى شناسد كسانى كه به خود زيان زده اند ايمان نمى آورند (۲۰)
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى شوند (۲۱)
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مى كنيم آنگاه به كسانى كه شرك آورده اند مى گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مى پنداشتيد (۲۲)
آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مى گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم (۲۳)
ببين چگونه به خود دروغ مى گويند و آنچه برمى بافتند از ايشان ياوه شد (۲۴)
و برخى از آنان به تو گوش فرا مى دهند و[لى] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اى را ببينند به آن ايمان نمى آورند تا آنجا كه وقتى نزد تو مى آيند و با تو جدال مى كنند كسانى كه كفر ورزيدند مى گويند اين [كتاب] چيزى جز افسانه هاى پيشينيان نيست (۲۵)
و آنان [مردم را] از آن باز مى دارند و [خود نيز] از آن دورى مى كنند و[لى] جز خويشتن را به هلاكت نمى افكنند و نمى دانند (۲۶)
و اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مى شوند مى ديدى كه مى گويند كاش بازگردانده مى شديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمیکرديم و از مؤمنان مى شديم (۲۷)
و گفتند جز زندگى دنياى ما [زندگى ديگرى] نيست و برانگيخته نخواهيم شد (۲۹)
و اگر بنگرى هنگامى را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مى شوند [خدا] مى فرمايد آيا اين حق نيست مى گويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است] مى فرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مى ورزيديد اين عذاب را بچشيد (۳۰)
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد مى گويند اى دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى كشند چه بد است بارى كه مى كشند (۳۱)
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند بهتر است آيا نمى انديشيد (۳۲)
بهيقين مى دانيم كه آنچه مى گويند تو را سخت غمگين مى كند در واقع آنان تو را تكذيب نمى كنند ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مى كنند (۳۳)
و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است (۳۴)
و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مى توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه اى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن] و اگر خدا مى خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى آورد پس زنهار از نادانان مباش (۳۵)
تنها كسانى [دعوت تو را] اجابت مى كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت سپس بهسوى او بازگردانيده مى شوند (۳۶)
و گفتند چرا معجزه اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى ترديد خدا قادر است كه پديده اى شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمى دانند (۳۷)
و هيچ جنبنده اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند مگر آنكه آنها [نيز] گروه هايى مانند شما هستند ما هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده ايم سپس [همه] به سوى پروردگارشان محشور خواهند گرديد (۳۸)
و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكيها[ى كفر] كر و لالند هر كه را خدا بخواهد گمراهش مى گذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مى دهد (۳۹)
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد يا رستاخيز شما را دريابد اگر راستگوييد كسى غير از خدا را مى خوانيد (۴۰)
و به يقين ما بهسوى امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا بهزارى و خاكسارى درآيند (۴۲)
پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه] دلهايشان سختشده و شيطان آنچه را انجام مى دادند برايشان آراسته است (۴۳)
پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند (۴۴)
پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است (۴۵)
بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مى كنيم سپس آنان روى برمى تابند (۴۶)
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسى] هلاك خواهد شد (۴۷)
و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى فرستيم پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد (۴۸)
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاى] آنكه نافرمانى میکردند عذاب به آنان خواهد رسيد (۴۹)
بگو به شما نمى گويم گنجينه هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمى دانم و به شما نمى گويم كه من فرشته ام جز آنچه را كه به سوى من وحى مى شود پيروى نمى كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى كنيد (۵۰)
و بهوسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه بهسوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند (۵۱)
و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى خوانند در حالى كه خشنودى او را مى خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى (۵۲)
و بدينگونه ما برخى از آنان را بهبرخى ديگر آزموديم تا بگويند آيا اينانند كه از ميان ما خدا بر ايشان منت نهاده است آيا خدا به [حال] سپاسگزاران داناتر نيست (۵۳)
و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وى آمرزنده مهربان است (۵۴)
و اين گونه آيات [خود] را بهروشنى بيان مى كنيم تا راه و رسم گناهكاران روشن شود (۵۵)
بگو من نهى شده ام كه كسانى را كه شما غير از خدا مى خوانيد بپرستم بگو من از هوسهاى شما پيروى نمى كنم و گر نه گمراه شوم و از راهيافتگان نباشم (۵۶)
بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه] دارم و[لى] شما آن را دروغ پنداشتيد [و] آنچه را بهشتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز بهدست خدا نيست كه حق را بيان مى كند و او بهترين داوران است (۵۷)
بگو اگر آنچه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود و خدا به [حال] ستمكاران داناتر است (۵۸)
و كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او [كسى] آن را نمى داند و آنچه در خشكى و درياست مى داند و هيچ برگى فرو نمى افتد مگر [اينكه] آن را مى داند و هيچ دانه اى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است (۵۹)
و اوست كسى كه شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] مى گيرد و آنچه را در روز به دست آورده ايد مى داند سپس شما را در آن بيدار مى كند تا هنگامى معين به سر آيد آنگاه بازگشت شما به سوى اوست سپس شما را به آنچه انجام مى داده ايد آگاه خواهد كرد (۶۰)
و اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مى فرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه كوتاهى نمى كنند (۶۱)
آنگاه به سوى خداوند مولاى بحقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داورى از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است (۶۲)
بگو چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا مى رهاند در حالى كه او را به زارى و در نهان مى خوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] برهاند البته از سپاسگزاران خواهيم بود (۶۳)
بگو خداست كه شما را از آن [تاريكيها] و از هر اندوهى مى رهاند باز شما شرك مى ورزيد (۶۴)
بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى كنيم باشد كه آنان بفهمند (۶۵)
و قوم تو آن [=قرآن] را دروغ شمردند در حالى كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم (۶۶)
براى هر خبرى هنگام [وقوع] است و به زودى خواهيد دانست (۶۷)
و چون ببينى كسانى [به قصد تخطئه] در آيات ما فرو مى روند از ايشان روى برتاب تا در سخنى غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را [در اين باره] به فراموشى انداخت پس از توجه [ديگر] با قوم ستمكار منشين (۶۸)
و چيزى از حساب آنان [=ستمكاران] بر عهده كسانى كه پروا [ى خدا] دارند نيست ليكن تذكر دادن [لازم] است باشد كه [از استهزا] پرهيز كنند (۶۹)
و كسانى را كه دين خود را بهبازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است رها كن و [مردم را] به وسيله اين [قرآن] اندرز ده مبادا كسى به [كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و شفاعتگرى نباشد و اگر [براى رهايى خود] هر گونه فديه اى دهد از او پذيرفته نگردد اينانند كه به [سزاى] آنچه كسب كرده اند به هلاكت افتاده اند و به [كيفر] آنكه كفر مى ورزيدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت (۷۰)
بگو آيا بهجاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مى رساند و نه زيانى و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در برده اند و حيران [بر جاى مانده] است براى او يارانى است كه وى را بهسوى هدايت مى خوانند كه بهسوى ما بيا بگو هدايت خداست كه هدايت [واقعى] است و دستور يافته ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم (۷۱)
و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد (۷۲)
و او كسى است كه آسمانها و زمين را بهحق آفريد و هرگاه كه مى گويد باش بى درنگ موجود شود سخنش راست است و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى از آن اوست داننده غيب و شهود است و اوست حكيم آگاه (۷۳)
و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مى گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم (۷۴)
و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد (۷۵)
پس چون شب بر او پرده افكند ستاره اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم (۷۶)
و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم (۷۷)
پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى سازيد بيزارم (۷۸)
من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را بهسوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم (۷۹)
و قومش با او بهستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مى كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مى سازيد بيمى ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى شويد (۸۰)
و چگونه از آنچه شريك [خدا] مى گردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزى را شريك خدا ساخته ايد كه [خدا] دليلى در باره آن بر شما نازل نكرده است نمى هراسيد پس اگر میدانید كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است (۸۱)
كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده اند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند (۸۲)
و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مى بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست (۸۳)
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم (۸۴)
و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند (۸۵)
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگى را بر جهانيان برترى داديم (۸۶)
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانيان برترى داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم (۸۷)
اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مى كند و اگر آنان شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مى دادند از دستشان مى رفت (۸۸)
آنان كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم و اگر اينان [=مشركان] بدان كفر ورزند بى گمان گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند (۸۹)
اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدى بر اين [رسالت] نمىطلبم اين [قرآن] جز تذكرى براى جهانيان نيست (۹۰)
و آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را چنانكه بايد نشناختند بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده [همان كتابى كه] براى مردم روشنايى و رهنمود است [و] آن را بهصورت طومارها درمى آوريد [آنچه را] از آن [مى خواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان مى كنيد درصورتىكه چيزى كه نه شما مى دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند (۹۱)
و اين خجسته كتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم [و] كتابهايى را كه پيش از آن آمده تصديق مى كند و براى اينكه [مردم] امالقرى [=مكه] و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و كسانى كه به آخرت ايمان مى آورند به آن [قرآن نيز] ايمان مى آورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى كنند (۹۲)
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مى بندد يا مى گويد به من وحى شده در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مى گويد به زودى نظير آنچه را خدا نازل كرده است نازل مى كنم و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ مى ديدى كه فرشتگان [بهسوى آنان] دستهايشان را گشوده اند [و نهيب مى زنند] جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [سزاى] آنچه بهناحق بر خدا دروغ مى بستيد و در برابر آيات او تكبر میکرديد به عذاب خواركننده كيفر مى يابيد (۹۳)
و همانگونهكه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها بهسوى ما آمده ايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده ايد و شفيعانى را كه در [كار] خودتان شريكان [خدا] مى پنداشتيد با شما نمى بينيم بهيقين پيوند ميان شما بريده شده و آنچه را كه مى پنداشتيد از دست شما رفته است (۹۴)
خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد چنين ست خداى شما پس چگونه [از حق] منحرف مى شويد (۹۵)
و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا بهوسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا راه يابيد بهيقين ما دلايل [خود] را براى گروهى كه مى دانند به روشنى بيان كرده ايم (۹۷)
و او همان كسى است كه شما را از يك تن پديد آورد پس [براى شما] قرارگاه و محل امانتى [مقرر كرد] بى ترديد ما آيات [خود] را براى مردمى كه مى فهمند بهروشنى بيان كرده ايم (۹۸)
و اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس بهوسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانه هاى متراكمى برمى آوريم و از شكوفه رخت خرما خوشه هايى است نزديك به هم و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم بهميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براى مردمى كه ايمان مى آورند نشانه هاست (۹۹)
و براى خدا شريكانى از جن قرار دادند با اينكه خدا آنها را خلق كرده است و براى او بى هيچ دانشى پسران و دخترانى تراشيدند او پاك و برتر است از آنچه وصف مى كنند (۱۰۰)
پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست (۱۰۱)
اين است خدا پروردگار شما هيچ معبودى جز او نيست آفريننده هر چيزى است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزى نگهبان است (۱۰۲)
چشمها او را درنمى يابند و اوست كه ديدگان را درمى يابد و او لطيف آگاه است (۱۰۳)
بهراستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد بهسود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و من بر شما نگهبان نيستم (۱۰۴)
و اينگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى كنيم تا مبادا بگويند تو درس خوانده اى و تا اينكه آن را براى گروهى كه مى دانند روشن سازيم (۱۰۵)
از آنچه از پروردگارت به تو وحىشده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان (۱۰۶)
و اگر خدا مى خواست آنان شرك نمى آوردند و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده ايم و تو وكيل آنان نيستى (۱۰۷)
و آنهايى را كه جز خدا مى خوانند دشنام میدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] بهنادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان بهسوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى دادند آگاه خواهد ساخت (۱۰۸)
و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه اى براى آنان بيايد حتما بدان مى گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه میدانید كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمى آورند (۱۰۹)
و دلها و ديدگانشان را برمى گردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمى آورند] چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مى كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند (۱۱۰)
و اگر ما فرشتگان را بهسوى آنان مى فرستاديم و اگر مردگان با آنان بهسخن مى آمدند و هر چيزى را دستهدسته در برابر آنان گرد مى آورديم باز هم ايمان نمى آوردند جز اينكه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مى كنند (۱۱۱)
و بدينگونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آنها بهبعضى براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مى كنند و اگر پروردگار تو مى خواست چنين نمیکردند پس آنان را با آنچه به دروغ مى سازند واگذار (۱۱۲)
و [چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند (۱۱۳)
پس آيا داورى جز خدا جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را بهتفصيل بهسوى شما نازل كرده است و كسانىكه كتاب [آسمانى] بديشان داده ايم مى دانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش (۱۱۴)
و سخن پروردگارت بهراستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهنده اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست (۱۱۵)
و اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مى باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمى كنند و جز به حدس و تخمين نمى پردازند (۱۱۶)
بارى پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف مى شود داناتر است و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است (۱۱۷)
پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد (۱۱۸)
و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمى خوريد با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شده ايد براى شما به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى [از مردم ديگران را] از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مى كنند آرى پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران داناتر است (۱۱۹)
و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كسانى كه مرتكب گناه مى شوند به زودى در برابر آنچه به دست مى آوردند كيفر خواهند يافت (۱۲۰)
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرمانى است و در خفا شيطانها به دوستان خود وسوسه مى كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد (۱۲۱)
آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى دادند زينت داده شده است (۱۲۲)
و بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند و[لى] آنان جز به خودشان نيرنگ نمى زنند و درك نمى كنند (۱۲۳)
و چون آيتى برايشان بيايد مى گويند هرگز ايمان نمى آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ میکردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه اى سخت خواهد رسيد (۱۲۴)
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مى گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مى گرداند چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى رود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد (۱۲۵)
و راه راست پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براى گروهى كه پند مى گيرند بهروشنى بيان نموده ايم (۱۲۶)
براى آنان نزد پروردگارشان سراى عافيت است و به [پاداش] آنچه انجام مى دادند او يارشان خواهد بود (۱۲۷)
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مى آورد [و مى فرمايد] اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد و هواخواهان آنها از [نوع] انسان مى گويند پروردگارا برخى از ما از برخى ديگر بهره بردارى كرد و به پايانى كه براى ما معين كردى رسيديم [خدا] مى فرمايد جايگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهيد بود مگر آنچه را خدا بخواهد [كه خود تخفيف دهد] آرى پروردگار تو حكيم داناست (۱۲۸)
و اين گونه برخى از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مى آوردند سرپرست برخى ديگر مى گردانيم (۱۲۹)
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده اند (۱۳۰)
اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند (۱۳۱)
و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى كنند غافل نيست (۱۳۲)
و پروردگار تو بى نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مى برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين [شما] مى كند همچنانكه شما را از نسل گروهى ديگر پديد آورده است (۱۳۳)
قطعا آنچه به شما وعده داده مى شود آمدنى است و شما درمانده كنندگان [خدا] نيستيد (۱۳۴)
بگو اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مى دهم به زودى خواهيد دانست كه فرجام [نيكوى] آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار نمى شوند (۱۳۵)
و [مشركان] براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمى رسيد و[لى] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مى رسيد چه بد داورى مى كنند (۱۳۶)
و اين گونه براى بسيارى از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مى خواست چنين نمیکردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مىسازند رها كن (۱۳۷)
و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاى] ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام شده است و دامهايى [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمى بردند بهصرف افترا بر [خدا] بهزودى [خدا] آنان را بهخاطر آنچه افترا مى بستند جزا مى دهد (۱۳۸)
و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شريكند به زودى [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست (۱۳۹)
كسانى كه از روى بى خردى و نادانى فرزندان خود را كشته اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته اند (۱۴۰)
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۱۴۱﴾
و اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره بردارى از آن بدهيد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد (۱۴۱)
و [نيز] از دامها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشمدهنده را [پديد آورد] از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد كه او براى شما دشمنى آشكار است (۱۴۲)
هشت فرد [آفريد و بر شما حلال كرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى گوييد از روى علم به من خبر دهيد (۱۴۳)
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى كند (۱۴۴)
بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده اى كه آن را مى خورد هيچ حرامى نمى يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اينها همه پليدند يا [قربانيى كه] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده خواهى [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است (۱۴۵)
و بر يهوديان هر [حيوان] چنگالدارى را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم به استثناى پيه هايى كه بر پشت آن دو يا بر روده هاست يا آنچه با استخوان درآميخته است اين [تحريم] را به سزاى ستم كردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم (۱۴۶)
كسانى كه شرك آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مى خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمى آورديم و چيزى را [خودسرانه] تحريم نمیکرديم كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبران خود را] تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروى نمى كنيد و جز دروغ نمى گوييد (۱۴۸)
بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر [خدا] مى خواست قطعا همه شما را هدايت میکرد (۱۴۹)
بگو گواهان خود را كه گواهى مى دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند و [معبودان دروغين را] با پروردگارشان همتا قرار مى دهند پيروى مكن (۱۵۰)
بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (۱۵۱)
و بهمال يتيم جز بهنحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را بهعدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز بهقدر توانش تكليف نمى كنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و بهپيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد (۱۵۲)
و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راه ها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى سازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد (۱۵۳)
آنگاه به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند (۱۵۴)
و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد (۱۵۵)
تا نگوييد كتاب [آسمانى] تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بى خبر بوديم (۱۵۶)
يا نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مى شد قطعا از آنان هدايت يافته تر بوديم اينك حجتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است پس كيست ستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آنها روى گرداند بهزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى گردانند به سبب [همين] اعراضشان به عذابى سخت مجازات خواهيم كرد (۱۵۷)
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره اى از نشانه هاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پاره اى از نشانه هاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمى بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم (۱۵۸)
كسانىكه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچگونه مسؤول ايشان نيستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى دادند آگاهشان خواهد كرد (۱۵۹)
هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود (۱۶۰)
بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است دينى پايدار آيين ابراهيم حقگراى و او از مشركان نبود (۱۶۱)
بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است (۱۶۲)
بگو آيا جز خدا پروردگارى بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزى است و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهى] انجام نمى دهد و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را برنمى دارد آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف میکرديد آگاه خواهد كرد (۱۶۴)
و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است (۱۶۵)
جمعبندی آنچه که مطالعه کردید…
سوره انعام یکی از سورههای بزرگ و ارزشمند قرآن کریم است که توجه ویژهای به مفاهیم توحید، عظمت خداوند و نشانههای الهی دارد. این سوره قلبهای مؤمنان را به ایمان و یقین تقویت میکند و بهتفکر در آیات خداوند دعوت مینماید. متن سوره انعام شامل 165 آیه است که با زیبایی و شکوه خاصی، عظمت خالق را توصیف میکند و انسان را بهتسلیم در برابر اراده الهی و پیروی از دستورات او فرامیخواند.
ختم سوره انعام یکی از راههای معنوی و پر برکت برای برآوردهشدن حاجات است. با خواندن این سوره بهصورت مستمر و با نیت خالص، فرد میتواند از رحمت الهی بهرهمند شود. توصیه شده است که ختم این سوره در محیطی آرام، با حضور قلب و توجه کامل به آیات الهی انجام شود تا تأثیر بیشتری داشته باشد و برکات آن در زندگی فرد نمایان گردد.